• رشته های علوم انسانی با تأکید بر علوم تربیتی در نظام آموزش عالی

    جزئیات بیشتر مقاله
    • تاریخ ارائه: 1385/01/01
    • تاریخ انتشار در تی پی بین: 1385/01/01
    • تعداد بازدید: 940
    • تعداد پرسش و پاسخ ها: 0
    • شماره تماس دبیرخانه رویداد: -
    بررسی وضعیت فعلی شیوه های سازماندهی مواد و محتوای درسی رشته های علوم انسانی در نظام آموزشی ما نشان دهنده این واقعیت است که به رغم نقش و اهمیت و کاربرد رشته های مختلف علمی در قلمرو وسیع علوم انسانی، نحوه سازماندهی و شیوه های عرضه مواد و محتوای درسی در رشته های مزبور موقعیت و جایگاه علمی مناسبی ندارد و روش های رایج در سازماندهی این مواد درسی، کارآیی رشته های علوم انسانی را در مقایسه با سایر رشته های علمی با تردید و انتقاد مواجه ساخته است؛ این مسئله به طور مستقیم به سازمان برنامه درسی و شیوه های سازماندهی مواد درسی و روش های عرضه مطالب درسی مربوط است. سازمان برنامه درسی مجموعه ای از عناصر و اجزا و فعالیت های یاددهی و یادگیری است که این عناصر با یکدیگر ارتباط مؤثر و متقابل داشته و در نظام برنامه درسی توالی و استمرار یافته اند؛ استفاده از روش های جامع، یکپارچه و مؤثر در سازماندهی این عناصر، کارآیی محتوای برنامه درسی اجرا شده در نظام آموزشی و در نتیجه تحقق هدف های برنامه درسی را تضمین می کند. در نظام آموزشی ما، مواد و محتوای برنامه درسی در دوره های مختلف تحصیلی به ویژه در نظام آموزشی عالی، معمولا به شیوه سنتی و رایج مانند شیوه موضوعات مجزا یا رشته های علمی و در چارچوب کتاب های درسی مختلف سازماندهی می شود. این روش سازماندهی غالبا بر عرضه مفاهیم و موضوعات علمی در هر رشته یا ماده درسی تأکید دارد و مواد و محتوای برنامه درسی از مجموعه رشته های علمی مجزا و مستقل از یکدیگر تشکیل می شود و معمولا ارتباط، پیوستگی و هم پوشی میان محتوای این رشته ها بسیار ضعیف است.  نتیجه کاربرد این شیوه سازماندهی به ویژه در رشته های مختلف علوم انسانی، عرضه حجم گسترده ای از دانش، معلومات و مهارت های علمی به یادگیرندگان است؛ دلایل وشواهد بسیاری نشان می دهد که این شیوه سازماندهی علاوه برکاهش میزان یادگیری و انگیزه فراگیران به مطالعه محتوای برنامه درسی، در مجموع موجب کاهش میزان کارآیی برنامه های درسی رشته های علوم انسانی به ویژه در نظام آموزشی عالی کشور شده است. بر این اساس، در سال های اخیر گرایش برنامه ریزان درسی، کارشناسان و طراحان کتاب های درسی به استفاده از رویکردها یا الگوهای جامع، یکپارچه و درهم تنیده با عنوان کلی رویکردهای میان رشته ای یا چند رشته ای افزایش یافته است و از این رو استفاده از رویکردهای تلفیقی یا در هم تنیده به جای رویکرده ای رایج و سنتی، توجه پژوهشگران و علاقه مندان به توسعه و بهبود نظام برنامه ریزی درسی کشور را به خود معطوف داشته است. مقاله حاضر که بر اساس نتایح حاصل از اجرای یک پژوهش علمی در سطح دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی دولتی استان مرکزی تهیه و تنظیم شده است، ضمن ارزیابی وضعیت فعلی روش سازماندهی مواد و محتوای دروس در رشته های علوم انسانی با تأکید بر رشته های علوم تربیتی در نظام آموزش عالی، میزان کارآیی الگوی برنامه درسی موضوعات مجزا را ارزیابی کرده و کاربرد این الگو را با الگوی برنامه درسی تلفیقی مقایسه نموده است؛ بر اساس نتایج به دست آمده سازمان فعلی مواد و محتوای دروس در رشته های علوم انسانی (علوم تربیتی) بر اساس شیوه موضوعات مجزا یا رشته های علمی قرار دارد. ضمناً مزایا و محدودیت های کاربرد الگوی موضوعات مجزا در گرایش برنامه ریزان درسی به استفاده از این الگو مؤثر بوده است. از نظر اعضای هیئت علمی و دانشجویان، مزایای الگوی تلفیقی میزان کارآیی این الگو را در مقایسه با سایر الگوهای رایج و سنتی افزایش داده است و از این رو به استفاده از الگوی برنامه درسی تلفیقی به جای الگوی موضوعات مجزا تأکید شده است. نتایج حاصل از این پژوهش علمی می تواند مورد استفاده برنامه ریزان درسی، کارشناسان و طراحان کتاب های درسی دانشگاهی در نظام آموزش عالی و نیز برنامه ریزان درسی در وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد و زمینه را برای توسعه تجربیات تازه در نحوه سازماندهی مواد درسی و تهیه و تدوین کتاب های درسی در نظام آموزشی کشور فراهم سازد.

سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :

با انتخاب دکمه ثبت پرسش، موافقت خود را با قوانین انتشار محتوا در وبسایت تی پی بین اعلام می کنم