• جایگاه نقد در آموزش علوم اجتماعی به عنوان بستری برای توسعه علمی - فرهنگی

    نویسندگان :
    جزئیات بیشتر مقاله
    • تاریخ ارائه: 1385/01/01
    • تاریخ انتشار در تی پی بین: 1385/01/01
    • تعداد بازدید: 939
    • تعداد پرسش و پاسخ ها: 0
    • شماره تماس دبیرخانه رویداد: -
    هنگامی که از نقد و نقادی بحث می شود، تعبیر سنتی بارزی که معمولا به خاطر می آید سنگ محک زرگران و عمل محک زدن است که به این وسیله میزان خلوص یک قطعه طلا را می سنجند. بر همین پایه است که در ادبیات کلاسیک و در قالب کنایه و استعاره از «گوهرشناسی» و تشخیص امر اصیل از غیر اصیل گفت وگو می شود. شاید روشن ترین معنای نقد، سنجش دقیق چیزی باشد. سقراط عقیده داشت جهل، عین شر است وعلم عین فضیلت. کسی که در فضای علمی به نقادی روی می آورد و یک گفتار را به نقد می کشد، لابد می خواهد در حقیقت پژوهی یا حقیقی تر کردن گفتار علمی گامی بردارد. اگر گفته سقراط را بپذیریم، می توان نتیجه گرفت که نقد اصولی و معیاری، یک فضیلت، یا حداقل راهی به سوی فضیلت است. نقد، تاریخی طولانی دارد و هموار ه توسعه و بالندگی علمی بانقد همراه بوده است. منابع موجود گواهی می دهند که یکی از مبانی تاریخی نقد به بررسی و مراجعه به کتب مقدس دینی به ویژه کتاب عهد عتیق می رسد. بدین معنا که مردم عهد باستان هنگامی که می خواستند رفتار مسئولان حکومتی و خداوندان قدرت را ارزیابی کنند به کتاب مقدس (تورات یا انجیل) مراجعه می کردند. بنابراین، نقد بازگشتی به کتاب مقدس بود. میشل فوکو هم در بحث فشرده ای که در این باره دارد، این فرض را پیش می کشد که ریشه تاریخی نقد با قرائت کتاب مقدس ارتباط پیدا می کند. تردیدی نیست که از قرن شانزدهم به این سوی و به دنبال جنبش رنسانس، علم پیشرفت زیادی نموده، و بسیاری از بزرگان علم و اندیشه این دوران، به ویژه در قرن 18 میلادی، سهم غیر قابل انکاری در شکوفایی علوم داشته اند. در این میان و در منطق نقادی، امانوئل کانت (1724-1804) جایگاه برجسته ای دارد. نقد صفت مشخصه تفکر کانت است و نحله او به «فلسفه انتقادی» مشهور شده است. از دیدگاه کانت، نقد خرد ناب، تعیین حدود و منابع عقل ناب و اصول و زمینه تحصیل معرفت اولی و ماتقدم است. می توان گفت که یکی از خصیصه های بارز هر نظریه علمی، توان انتقادپذیری آن است. علم اگر در چالش نقادی و در کشاکش سؤال برانگیزی قرار نگیرد و نظریه های پذیرفته شده قبلی به نقد کشیده نشود، علم نیست. نقد علمی، یکی از قوی ترین محرک ها و راه های اعتلای آگاهی علمی است. بعضی تصور می کنند انتقاد در مباحث جامعه شناختی و اقتصادی (و به طور کلی در علوم اجتماعی) رنگ و جنبه سیاسی پیدا می کند، در حالی که اولا، نقادی در این حوزه علمی، ضرورتا و همیشه رنگ سیاسی نمی گیرد؛ ثانیاً، سیاسی شدن نقد فقط به علوم اجتماعی محدود نمی شود، چنان که منتقدان نسبیت و کوانتوم برای کوبیدن نظریه های علمی غیر قابل قبول خودشان، به روش ها و عمل سیاسی متوسل شدند، و قضیه اوپنهایمر و گوشه گیری او از تحقیقات هسته ای، صرفاً یک عمل سیاسی بود.

سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :

با انتخاب دکمه ثبت پرسش، موافقت خود را با قوانین انتشار محتوا در وبسایت تی پی بین اعلام می کنم
مقالات جدیدترین رویدادها
مقالات جدیدترین ژورنال ها