• راهکاری برای ماندگاری افسانه ی تاریخی پل ورسک

    نویسندگان :
    جزئیات بیشتر مقاله
    • تاریخ ارائه: 1392/06/12
    • تاریخ انتشار در تی پی بین: 1392/06/12
    • تعداد بازدید: 601
    • تعداد پرسش و پاسخ ها: 0
    • شماره تماس دبیرخانه رویداد: -

    من هزاران طلوع دیده ام اما دلم گرفته است برای کارگران، که شبانگاهان گرد آتش، غم غربت به پیمانه نوای نی تقسیم می کردند. پیرمرد صاحب قهوه خانه برای هر کدام از کارگران پل از قوطی حلبی روغنن ها، قلکی ساخته بود. کارگران ولایات دور، خسته از پیکار با کوه های سرسخت البرز با اندوه غربت بر دل، دلتنگ اهل و عیال، دسترنج ماهانه خود را به او می سپردند تا برایشان به امانت نگاه دارد. اما خبر هر حادثه قلب پیرمرد را می فشرد. باز کارگران جان سپرده است، باز اهل و عیالی که چشم به راه خواهند ماند و قلکی که هیچگاه باز نخواهند شد. به عقیده عمومی مردم پل راه آهن ورسک شهرت خود را مدیون مهندس آلمانی سازنده اش است. یعنی "مهندس ورسک" او مطمئن بود پلی که ساخته است تحمل وزن قطار را دارد و به این ترتیب مسئولیت همه عواقب آن را پذیرفته بود. و بالاخره پس از عبور ایمن قطار، نامش برای همیشه در خاطره روستاییان ورسک جای گرفت و سمبلی شد برای نمایش قدرت دانش و اراده. حالا روستای "عباس آباد" نیز "ورسک" نامیده می شد. ورسکیان داستان مهندس آلمانی و خانواده اش را نسل به نسل روایت کردند تا این افسانه تا به امروز همچنان پرشکوه جلوه نماید. اما اینکه او دقیقا که بود و سرنوشتش پس از ساختن پل چه شد اطلاعی در دست نیست و این ابهام، افسانه او را زیباتر می ساخت. از جنبه داستانی ورسک که بگذریم، اولین پرسشی که در ذهن یک مهندس منتقد شکل می گیرد این است که آیا لزومی به ساخت چنین پلی در ارتفاع 120 متری، با دهانه 66 متری، در چنین شرایط سخت و صرف هزینه دو میلیون و ششصد هزار ریال وجود داشت؟ و اینکه آیا فقط یک نفر آن را طراحی و ساخته است؟

سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :

با انتخاب دکمه ثبت پرسش، موافقت خود را با قوانین انتشار محتوا در وبسایت تی پی بین اعلام می کنم
مقالات جدیدترین رویدادها
مقالات جدیدترین ژورنال ها