مروری بر بررسی سیاست های مالیاتی در کشورهای در حال توسعه (نمونه انتخابی ایران) و کشورهای توسعه یافته

به منظور ایجاد یک سیستم پویای اقتصادی و در جهت مقابله با پیچیدگی های نظام اقتصادی و تحولات نوین در نظام بازرگانی جهانی، مسئولان سیاسی و اقتصادی ممالک جهان در پایان جنگ جهانی دوم برآن شدند تا در جهت اصلاح اهرم های تنظیم کننده سیاست های اقتصادی، تلاش های جدیدی را آغاز کنند. آنان دریافتند که یکی از مهم ترین مکانیسم های تنظیم کننده فعالیت های بازار، ابزار مالی مالیات است که در صورت استفاده بهینه از آن در مناسبات اقتصادی و روابط بین الملی، می توان جایگاه مطمئن و مستحکمی را پایه ریزی کرد. از مهم ترین وظائف نظام های مالیاتی، هدایت اقتصاد در مسیر درست آن است. در واقع، اهرم مالیات یکی از موثرترین حربه ها در هدایت اقتصاد کشور به شمار می رود. در پژوهش حاضر به بررسی سیاست های مالیاتی در کشورهای در حال توسعه برای نمونه ایران و تفاوت های عمده نظام مالیاتی آن با کشورهای توسعه یافته، خواهیم پرداخت تا دریابیم که کدام یک ار تجربات کشورهای اخیر در کشورهای در حال توسعه قابل اجراست و کدام یک از آن ها به دلیل برخی تفاوت های عمده در ساختار اقتصادی این کشورها قابل اجرا نیست. پژوهش ها نشان می دهد تنظیم یک نظام مالیاتی منصفانه و کارا در کشورهای در حال توسعه بسیار مشکل است. نظام مالیاتی مطلوب در این کشورها باید درآمد را افزایش و قرض دولت را کاهش دهد، واین کار را باید به صورتی به انجام برساند که باعث سردی و رکود فعالیت اقتصادی نشود و انحراف زیادی از نظام مالیاتی در دیگر کشورها پیدا نکرده باشد. هم چنین باید توسعه و تکمیل نظام مالیات بر ارزش افزوده، بازنگری قوانین و مقررات مالیاتی، اجرای طرح جامع مالیاتی و اصلاح و تکمیل ساختار نیروی انسانی از محورهای اصلی تحول نظام مالیاتی تلقی گردیده و اقدامات پیگیر و مستمری در این زمینه صورت بگیرد.