اینستاگرام تی پی بین
همایش ، رویداد ، ژورنال
حوزه های تحت پوشش رویداد
  • رابطه باورهای فراشناخت با کمال گرایی مثبت و منفی دانش آموزان تیز هوش

    جزئیات بیشتر مقاله
    • تاریخ ارائه: 1396/09/08
    • تاریخ انتشار در تی پی بین: 1396/09/08
    • تعداد بازدید: 469
    • تعداد پرسش و پاسخ ها: 0
    • شماره تماس دبیرخانه رویداد: -

    فراشناخت در روانشناسی واژهای است که به صورت «شناختنِ شناختن» و یا «دانستنِ دانستن» تعریف شده است . تاملی که انسان بر روی فرایندهای ذهنی خود می کند، و اندیشیدن درباره تفکر را فراشناخت می نامند. این مفهوم از مفاهیم نظریه ذهن به شمار می آید، که به صورت عمومی دارای دو مولفه است: یکی دانش درباره شناخت، و دیگری قاعده بخشیدن به شناخت. کودک انسان تا پیش از دبستان هنوز مجهز به فراشناخت نیست و توانایی درک نظر و افکار و احساسات دیگران را ندارد، از چهار سالگی به بعد است که می فهمد که افکار و باورهای دیگران بر رفتارشان تاثیر می گذارد و اینکه حتی ممکن است آن ها از واقعیت به دور نیز باشد. بیماران مبتلا به اوتیسم فاقد نظریه ذهن می باشند، آدم ها را به مانند هر نوع شی دیگری می بینند، در نتیجه به دنیای درون خود پناه می برند (ولز، آدریان، ترجمه محمد خانی، 1390) فراشناخت را می توان به سه حیطه دانش فراشناختی، تجربه های فراشناختی و راهبردهای فراشناختی) به انگلیسی تقسیم کرد. دانش فراشناختی به باورها و نظریه هایی اطلاق می شود که افراد درباره تفکر خود دارند. تجربه های فراشناختی شامل ارزیابی ها و احساس هایی است که افراد در موقعیت های مختلف درباره ی وضعیت روانی خود دارند و راهبردهای فراشناختی پاسخ هایی هستند که برای کنترل و تغییر تفکر به کار گرفته می شوند و به خودتنظیمی هیجانی و شناختی کمک می کنند (اتکینسون و هیلگارد، 1392). تحقیقات گانسون (2001) نشان داد رابطه مستقیمی بین هوش و باورهای فراشناخت وجود دارد در واقع افراد باهوش باورهای فراشناخت بیشتری دارند. از دیدگاه سنتی تیز هوشی مبتنی بر هوش کاملی است که بوسیله یک تست هوشی و انفرادی اندازه گیری می شود. از تست هایی که معمولاً برای سنجش هوش بکار می رود، می توان از آزمون هوشی استنفورد- بینه و آزمون هوشی تجدید نظر شده و کسلر که مخصوص کودکان ساخته شده است، نام برد. از نظر سنتی، کودکان تیز هوش شناخته می شدند که نمره آن ها در آزمون استنفورد وکسلر از سطح بخصوصی بالاتر باشد یکی از تعاریفی که از تیز هوشی به عمل آمده و منحصراً بر مبنای هوشی صورت گرفته است، تعریفی است که بوسیله لوئی ترمن و همکارانش در مطالعه کلاسیک خود ارائه داده اند. این تعریف که بر اساس بهره هوشی تحت عنوان مطالعات ژنتیک درباره تیز هوشی منتشر شده است. این تعریف در تحقیقات و برنامه های زیادی که مخصوص تیز هوشان اجرا شده است مورد استفاده قرار گرفته است اما در سال های اخیر نارضایی گسترده ای در برابر کاربرد بهره هوشی بعنوان تنها عامل تعیین کننده در تعریف تیز هوشان به وجود آمده است. دلایلی که برای این نارضایی عنوان شده است، عبارت است از: شناخت محدودیتهایی که در آزمون های بهره هوشی وجود دارد، مفهوم سازی مجدد از ماهیت هوش و تحقیقات و تفکرات جدیدی که درباره کیفیت و چگونگی هوش ارائه شده ست. (سلحشور، 1393) تحقیقات متعددی راجع به تیز هوشی و کمال گرایی صورت گرفته است و اغلب آن ها حاکی از رابطه معنا دار بین کمال گرایی و تیز هوشی است (مردای، 1393) کمال طلبی، یا کمال گرایی در روانشناسی باوریست که در آن باید تمام کارها را به شیوه ای وسواسی کامل انجام داد و غیر از آن مورد قبول نیست. از دیدگاه پاتولوژی، کمال طلبی اصلی ترین وجه تشخیصی در اختلال شخصیتی وسواسی-اجباری است (سینپوس، 2015) که در آن اگر انجام کاری یا نتیجه کاری کم تر از کمال باشد، مورد قبول فرد قرار نمی گیرد. در چنین حالاتی باورهای یاد شده غیر سالم هستند و روانشناسان از چنین افرادی به عنوان کمال طلبان نابهنجار یاد می کنند. پارکر محقق دانشگاه جان هاپکینز، تعریف ساده ای از کمال طلبی دارد. او می گوید: انسان های کمال طلب، فشاری دائمی برای حرکت به سمت هدف های غیرقابل دستیابی در درون خود احساس می کنند. آن ها ارزش خودشان را با کارایی خودشان و دستاوردهایشان می سنجند. (امیری، 1390)

سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :

با انتخاب دکمه ثبت پرسش، موافقت خود را با قوانین انتشار محتوا در وبسایت تی پی بین اعلام می کنم