ریشه های روانی قتل در مشهد

تاریخ بشریت همواره همراه بوده با قتل و جنایت تهاجم و تجاوز به دیگران ماجرایی است کهن که همواره تکرار می شود. تجاوز و جنایت نسبت به یکدیگر که اسفناکترین آن گرفتن جان همنوع است و گویی بشر به اصطلاح متمدن امروزی نیز این خوی و خصلت را به ارث برده است و علی رغم پیشرفت در زمینه علوم و تکنولوژی همواره شاهد تجاوز و تهاجم به همنوعان خود هستیم و در طول تاریخ ملیون ها انسان قربانی تهاجم و تجاوز همنوعان شده اند که این تهاجم هم چنان ادامه دارد. شهر مشهد با توجه به اینکه درجوار حرم مطهر امام رضا (ع) قرار گرفته و از برکت وجود این بارگاه ملکوتی سالانه چندین میلیون زائر ایرانی و خارجی را به خود پذیرااست. بنابراین اگر بخواهیم این مسئله را ریشه یابی نموده و برانگیزه ها و رفتارهای این پدیده توجه کنیم با توجه به تحقیقاتی که پژوهشگر خود در زندان مرکزی مشهد در خصوص ویژگی های شخصیتی مرتکبین به قتل عمد در مشهد و رابطه آن با میزان اعتقادات آن ها به خداوند با استفاده از آزمون میلون 3 و دلبستگی به خدا کریک پاتریک که مشخص گردید 81 درصد این دسته از مجرمین سالم و فاقد هیچ گونه علایم شخصیتی و بالینی بودند پس چند مورد می تواند در این پدیده شوم دخیل باشد. 1- خشونت های کنترل شده ناشی از تعصب ، 2- با توجه به اینکه تعداد بالغ بر 76 درصد این دسته از مجرمین فاقد سابقه کیفری بوده اند پس نمی توان گفت این افراد دارای اختلال شخصیتی و یا بالینی می باشند، 3-میزان دلبستگی به خداوند و اعتقادات این دسته از افراد با توجه به عوامل محیطی و تربیتی، سبک های زندگی خانواده ها و تفاوت های فردی و باورهای این افراد دارای شدت و ضعف بوده در میزان اعتقادات این افراد افراط و تفریط شده و تبدیل به تعصب و پذیرش مطلق آن گردیده است، 4- جرایم ها به ویژه قتل سازمان یافته نبوده بلکه ناشی از باورهای غلط خانوادگی، منفی بافی ها – تابوهای خانوادگی، افراط و تفریط در اعتقادات مذهبی و عدم شناخت این باورها و اعتقادات، تعصبات – خشونت های آنی کنترل نشده و باید و نبایدهای غیر منطقی زمینه و بستر جرم را در جامعه فراهم نموده اند. امید است با آموزش های منطقی – مهارت های زندگی و رفتاری و کنترل خویشتن و خود آگاهی و خشونت در جهت ارتقاء و شکوفایی کمالات انسانی تلاش تا این پدیده شوم از بین برود.