پیش بینی خودکارآمدی دبیران تربیت بدنی بر اساس نفوذ اجتماعی مدیران

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی خودکارآمدی دبیران تربیت بدنی بر اساس نفوذ اجتماعی مدیرا ن بود.

روش کار: روش پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بر حسب روش گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل دبیران مرد تربیت بدنی شاغل در مقطع متوسطه نوبت اول و دوم در منطقه غرب تهران می باشد که حدوداً 250 نفر برآورد گردید و نمونه آماری با توجه به حجم جامعه و استفاده از جدول کرجسی مورگان 148 نفر در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نفوذ اجتماعی یوکل (2003) با 22 سوال و 11 مولفه و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (1989) شامل 17 سوال می باشد که پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 0.73 و 0.76 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از آزمون های آمار توصیفی از جداول و نمودار فراوانی و درصد فراوانی استفاده شد و در آمار استنباطی پس از مشخص شدن طبیعی بودن توزیع داده ها توسط آزمون کولموگروف اسمیرنوف از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره برای پیش بینی خودکارآمدی دبیران تربیت بدنی بر اساس نفوذ اجتماعی استفاده شد.

یافته ها: نتایج پژوهش نشا ن داد که بین نفوذ اجتماعی مدیران و مولفه های آن با خودکارآمدی در دبیران تربیت بدنی شهر تهران ارتباط معناداری وجود دارد و هم چنین مشخص شد متغیر نفوذ اجتماعی و مولفه های آن توان پیش بینی خودکارآمدی دبیران را دارد.

نتیجه گیری: استفاده از مدیران با تجربه و لایق با توان نفوذ اجتماعی بالا می تواند باعث خودکارآمدی هر چه بهتر دبیران تربیت بدنی گردد و موجبات بهبود عملکرد معلمان و دبیران و در نتیجه دسترسی سریع تر به اهداف تعیین شده برای تربیت بدنی مدارس را ایجاد نماید.