درماندگی آموخته شده

درماندگی آموخته شده

از جمله مفاهیمی که در زمینه رفتار نابهنجار یا در زمینه آسیب شناسی روانی مطرح می باشد مفهومی است که درماندگی یا استیصال نامیده می شود. با توجه به مشکلات رایج در جامعه متأسفانه بسیاری از افراد جامعه دچار درماندگی آموخته شده، شده هستند. به این صورت که افراد به علت شکست های پیاپی که برایشان اتفاق می افتد خواه نا خواه به این باور می رسند که تلاش هایشان از نتیجه کارشان مستقل است، درنتیجه کمتر تلاش می کنند و به شخصی منفعل تبدیل می شوند.

آن ها می توانند شکستی را که در یک زمینه تجربه می کنند به زمینه های دیگر نیز تعمیم دهند و این امر باعث می شود که آن ها دست به هیچ تلاشی نزنند چرا که فکر می کنند در نهایت آن ها بازنده اند پس بهتر است از هر تلاشی خود داری کنند. این آسیب نه تنها کیفیت زندگی افراد را پایین می آورد بلکه جامعه را از حالت پویای خود خارج می کند. از این رو اهمیت مسئله آشکار می شود و لازم است که روان شناسان در این حیطه دانش کافی را به دست آورند تا بتوانند باعث افزایش کارایی جامعه و بهبود سلامت روان افراد شوند.