• مقایسه تطبیقی عملکرد تحصیلی دانش آموختگان شاخه نظری نظام جدید: لزوم راهنمایی و هدایت استعداد های تحصیلی به حوزه علوم انسانی

    جزئیات بیشتر مقاله
    • تاریخ ارائه: 1385/01/01
    • تاریخ انتشار در تی پی بین: 1385/01/01
    • تعداد بازدید: 724
    • تعداد پرسش و پاسخ ها: 0
    • شماره تماس دبیرخانه رویداد: -
    این تحقیق با هدف مقایسه عملکرد تحصیل دانش آموختگان نظام جدید در رشته های ریاضی- فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی در دبیرستان های پسرانه و دخترانه شهرستان نائین اجرا شده است. جامعه آماری تحقیق 1571 نفربوده اند که 446 نفر آنها در رشته ریاضی- فیزیک، 503 نفر در علوم تجربی و 622 نفر در رشته علوم انسانی در طی سال های 75-74 تا 80 79 دانش آموخته شده اند. برای مقایسه عملکرد تحصیلی دانش آموزان 14 متغیر انتخاب شدند که متغیرهای معدل پنجم ابتدایی، زبان انگلیسی دوم راهنمایی، زبان انگلیسی سوم راهنمایی، حرفه وفن سوم راهنمایی، زبان انگلیسی (1) و معدل کل دیپلم به عنوان متغیرهای مشترک سه رشته و متغیرهای علوم تجربی سوم راهنمایی، ریاضی(1)، شیمی (1) و فیزیک (1) به عنوان متغیرهای اختصاصی رشته های علوم تجربی و ریاضی-فیزیک و متغیرهای عربی(1)، دانش اجتماعی(1)،ادبیات فارسی(1)وزبان فارسی(1) به عنوان متغیرهای اختصاصی رشته علوم انسانی مدنظر قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرونده های تحصیلی دانش آموزان با روش تمام شماری و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه استفاده شده است. فرض کلی این بودکه بین عملکرد تحصیلی دانش آموزان در متغیر های مشترک تفاوت معنی دار وجود ندارد ولی بین عملکرد دانش آموختگان در دروس اختصاصی هررشته تفاوت معنی دار وجود دارد. با توجه به یافته های تحقیق، بین عملکرد تحصیلی دانش آموزان درتمام متغیرهای مشترک و اختصاصی رشته ها تفاوت معنی دار وجود دارد. بدین صورت که عملکرد تحصیلی دانش آموزان رشته ریاضی- فیزیک در متغیرهای مشترک و اختصاصی بهتر از عملکرد تحصیلی دانش آموزان علوم تجربی و علوم انسانی بوده است. از این تحقیق بر می آید که این دانش آموختگان بر اساس استعداد، علایق، پیشرفت تحصیلی و فرایند صحیح هدایت تحصیلی به رشته های مذکور هدایت نشده اند، بلکه دانش آموزان قوی به رشته ریاضی-فیزیک، دانش آموزان متوسط به رشته علوم تجربی و دانش آموزان ضعیف به ناچار به رشته علوم انسانی سوق داده شده اند. این پژوهش نشان می دهد که ورودی های علوم انسانی در مقایسه با ورودی های ریاضی- فیزیک و علوم تجربی نه تنها در متغیرهای مشترک، بلکه در متغیرهای اختصاصی علوم انسانی نیز ناتوان تر هستند. در واقع ضعیف ترین استعدادها به علوم انسانی در سطح متوسطه و آموزش عالی راه می یابند و طبیعی است که در انجام رسالت علوم انسانی ناکارآمد باشند. در پایان مقاله به تحلیل عواقب این مسئله (مثلا باز تولید وضع کنونی تفوق علوم فنی و طبیعی بر علوم انسانی، تامین بخش قابل توجهی از معلمان آینده کشور از دانش آموختگان علوم انسانی و ...) اقدام شده است.

سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :

با انتخاب دکمه ثبت پرسش، موافقت خود را با قوانین انتشار محتوا در وبسایت تی پی بین اعلام می کنم
مقالات جدیدترین رویدادها
مقالات جدیدترین ژورنال ها