• بازتاب مرگ اندیشی در اشعار ابوالعلاء معرّی و مولوی

    جزئیات بیشتر مقاله
    • تاریخ ارائه: 1396/10/27
    • تاریخ انتشار در تی پی بین: 1396/10/27
    • تعداد بازدید: 442
    • تعداد پرسش و پاسخ ها: 0
    • شماره تماس دبیرخانه رویداد: -

    یکی از چالش ها و دغدغه هایی که انسان از دیرباز با آن مواجه بوده و جزء لاینفک زندگی اوست، پدیده ی مرگ و نیستی است. مسئله ای که همواره مورد توجه شاعران و ادیبان بوده و باعث شده است که دیدگاه خود را درباره آن بیان کنند. در این عرصه دیدگاه های متفاوتی مشاهده می شود که در زمینه ی هر کدام جای بحث و تفکر وجود دارد. برخی از این دیدگاه ها در تفکر و اشعار مولانا جلال الدین محمد بلخی خلاصه می شود که همان گونه که مشاهده نمودیم وی بر این باور است که مرگ پایان زندگی نیست بلکه آغاز زندگی دیگری است لذا به گرمی از مرگ استقبال می کند. از سوی دیگر از میان شاعران عرب زبان، ابوالعلاء المعرّی اهتمام قابل توجهی به مسئلۀ مرگ داشته است که با دید بدبینانه به مرگ و هر آنچه که در زندگی است می نگرد. ابوالعلاء همانند مولانا به حیات بعد از مرگ و جدا شدن روح از بدن اعتقاد داشت. استقبال أبوالعلاء از مرگ به دلیل رهایی از مشکلات این دنیا بود در صورتی که در نگاه مولوی مرگ همیشه لذت بخش و گواراست. در این جستار از طریق روش توصیفی- تحلیلی سعی شده است تا به بررسی این دیدگاه ها و بیان ویژگی های مرگ از نظر عارف بلند پایه ی ایرانی و زاهد معروف در ادبیات عربی در دو ملت متفاوت پرداخته شود.

سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :

با انتخاب دکمه ثبت پرسش، موافقت خود را با قوانین انتشار محتوا در وبسایت تی پی بین اعلام می کنم
مقالات جدیدترین ژورنال ها