جایگاه هویت فردی در داستان کلاغ خنزرپنزری

هویت، یکی از اساسی ترین موضوعات قابل طرح در دنیای امروز است و توجه به این مقوله در دنیای کودکان از اهمیتی دو چندان برخوردار است. قصه و داستان یکی از قوی ترین ابزارها برای آموزش مفاهیم گوناگون به کودکان است. با توجه به این نکته، مفاهیمی همچون هویت که طرح آنها برای کودکان سخت و در برخی موارد غیر قابل درک است از طریق قصه می توانند به خوبی در ذهن کودک جای گیر شوند. در پژوهش حاضر سعی شده است تا با بررسی داستان کلاغ خنزرپنزری جایگاه هویت فردی در این اثر مشخص شود و از این رهگذر میزان تاثیرگذاری این قصه بر روند الگوسازی و تقلید که یکی از مسیرهای جدی برای هویت یابی در سنین کودکی است مورد پژوهش قرار بگیرد. شیوه ی مورد استفاده برای انجام این پژوهش روش تحلیل محتوا به صورت کیفی و قیاسی است. نتیجه ی پژوهش حاضر نشان داده است که هویت فردی در داستان کلاغ خنزرپنزری با تاکید بر جنبه های ظاهری شخصیت داستان به خوبی نمایش داده شده است و ماجرای آن می تواند به مسیر الگوسازی و تقلید در ذهن کودکان جهت دهد.