تاثیر عناصر بازاریابی رابطه مند و تلفیق آن با بازاریابی حسی و حمایتی بر وفاداری مشتریان با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی (مطالعه موردی بانک های استان آذربایجان شرقی)

سازمان ها در ایران باید بتدریج ضرورت توجه به مشتری را درک کنند و در جهت شناخت و تامین رضایت بخش نیازها و خواسته های مشتری حرکت کنند و بیش از پیش بدنبال وفادارسازی مشتریان باشند. با توجه به ظهور بانک های خصوصی در کنار بانک های دولتی و افزایش شدت رقابت میان آن ها بازاریابی رابطه مند را می توان تدبیری برای حل این معضل بانک ها دانست. با استفاده از این رویکرد ضمن ایجاد رابطه بلند مدت با مشتری، می توان فعالیت هایی را که از دید مشتری مهم و ارزش زا می باشند را شناسایی، تقویت و بهبود بخشید و مشتریان بیشتری را جذب و به سازمان وفادار ساخت. این مقاله به بررسی رابطه ی میان تعهد، اعتماد، ارزش ارتباطات، اطلاع رسانی، بازاریابی حسی و بازاریابی حمایتی به عنوان متغیرهای مستقل با وفاداری مشتریان به عنوان متغیر وابسته می پردازد. روش اجرای این تحقیق، پیمایشی است و رابطهی میان متغیرهای درگیر را از طریق بررسی داده های حاصل از تعداد 321 پرسشنامه توزیع شده در میان مشتریان بانک های استان آذربایجان شرقی- که تعداد 321 مورد از آن تکمیل شده بود- با استفاده از نرم افزار spss مورد آزمون قرار داده شده است. نتایج حکایت از آن دارد که در بانک دولتی بر اساس ضرایب معناداری حاصل از رگرسیون و آزمون همبستگی پیرسون: در بانک دولتی: رابطه متغیر اعتماد با متغیر معنادار و مثبت است. رابطه متغیرتعهد با متغیر وفاداری معنادار و مثبت است. رابطه متغیر ارزش ارتباطات با متغیر معنادار و مثبت نیست. رابطه متغیر اطلاعرسانی با متغیر وفاداری معنادار و مثبت نیست. رابطه متغیر بازاریابی حسی (ویژگی حسی) با متغیر معنادار و مثبت است. رابطه متغیر بازاریابی حمایتی (حامی علت اجتماعی) با متغیر وفاداری معنادار و مثبت نیست. و در بانک خصوصی: رابطه متغیر اعتماد با متغیر وفاداری معنادار و مثبت است.