نگاهی بر طراحی حیاط مدارس ابتدایی با توجه به شیوه های نوین آموزشی با رویکرد روان شناسی محیط مبتنی بر نظریه قابلیت گیبسون

نگاهی بر طراحی حیاط مدارس ابتدایی با توجه به شیوه های نوین آموزشی با رویکرد روان شناسی محیط مبتنی بر نظریه قابلیت گیبسون

محیط زندگی و آموزشی فرد یکی از عوامل مهم و موثر در یادگیری اوست. در سال های اخیر، جمعیت قابل توجه کودکان در ایران، سبب توجه ویژه به مساله آموزش و فضاهای آموزشی کودکان شده است. هم چنین توسعه شهرها در محیط زیست دگرگونی هایی ایجاد نموده است که به نوبه خود باعث تغییر شکل یافتن تفریحات و نیازهای کودکان شده است. این تغییرات کودک را از طبیعت جدا کرده است به گونه ای که ارتباط کودک با طبیعت و عناصر طبیعی در حال قطع شدن می باشد.

بنابراین فضاهای آموزشی کودکان از مهم ترین فضاها برای برقراری دوباره ارتباط کودکان و نوجوانان با طبیعت می باشد. از طرفی با توجه به این که ادراک انسان از محیط به عواطف، احساسات، پس زمینه محیط و سایر عوامل تاثیرگذار در آن بستگی دارد، تابع نظریه های ادراک محیطی نیز می باشد. هدف اصلی از انجام این پژوهش، ضمن مطالعه مباحث مربوط به روان شناسی کودکان 7 تا 12 سال، این است تا با بررسی کاربرد نظریه ادراک محیط و به کارگیری قوانین آن بر یادگیری کودک در معماری؛ به بررسی و شناخت قابلیت های مختلف محیط طبیعی در جهت افزایش تعامل کودک با طبیعت برسیم.

روش تحقیق، از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج این مطالعات نشان می دهد که لزوم توجه به نیازها و خواسته های کودکان در سنین 7 تا 12 سال در رده دبستان و پیش بینی اصول، معیارها، راهبردها و در نهایت ضوابط طراحی منظر برای محوطه باز مدارس می تواند در جهت شکوفایی و با نشاط سازی حیاط مدارس در راستای اهداف متنوع آموزشی و پرورشی کارساز باشد.