علت شناسی و پیشگیری از پدیده کودک همسری از منظر قوانین جزایی و جرم شناسی

علت شناسی و پیشگیری از پدیده کودک همسری از منظر قوانین جزایی و جرم شناسی

کودک همسری روایت کننده جفایی عظیم از تاریخ تلخ کودکانی است که به دلیل فرهنگ، سنت و مشکلات اقتصادی خانواده در سنین کودکی محکوم به زندگی با همسری هستند که در پس آن درکی از معنای علاقه مطرح نیست روایتی از دردهای مادران قدیمی که رنج های خود را به نسل جدید منتقل می کنند نسلی با آینده ای نافرجام و مسئولیتی زودهنگام. در این مقاله برآنیم با روش توصیفی – تحلیلی و بررسی های مروری و همچنین باتامل در نظام بین المللی حقوق بشر و حقوق ایران، به واکاوی و تحلیل کودک همسری، رابطه آن با بزه و بزه کاری، جرم انگاری کودک آزاری، بررسی انتقادی نقش حمایتی قانون گذار در مورد این پدیده و قلت منابع تقنینی بپردازیم، پیشنهاد می شود قانون گذار با نگاهی موشکافانه به این موضوع موارد تقنینی را در این خصوص بیشتر نماید وبرای جلوگیری از کودک همسری علت پیدایش و سپس آسیب هایی که ممکن است به چارچوب خانواده و اجتماع وارد شود مورد نقد قرار گیرد. از رهگذر بررسی زیسته زنانی که در کودکی ازدواج کرده اند می توان به لایه های عمیق این پدیده نفوذ کرد، متخصصان براین باورند، برای ایمن سازی افراد جامعه و تقلیل آسیب اجتماعی باید به بررسی علل و عوامل آن پرداخت و حتی از دید جرم شناختی که با روش علمی به تحلیل علل و عوامل زیستی روانی و اجتماعی پیدایش جرم به هدف پیشگیری از کودک همسری و راه اصلاحی می پردازد می توان این موضوع را به چالش کشید.