حوزه های تحت پوشش ژورنال
  • درآمدی بر روش شناسی حقوقی استاد جعفری لنگرودی

    نویسندگان :
    جزئیات بیشتر مقاله
    • تاریخ ارائه: 1400/08/01
    • تاریخ انتشار در تی پی بین: 1400/08/01
    • تعداد بازدید: 244
    • تعداد پرسش و پاسخ ها: 0
    • شماره تماس ژورنال: 63877021

    درآمدی بر روش‌شناسی حقوقی استاد جعفری لنگرودی

    بی گمان، نظریه های اندیشمندان حقوقی،  نقش بسزا و غیرقابل انکاری در تمامی نظام های حقوقی ایفا می کند. چندان که نمی-توان نقش پنهان و با اهمیت این منبع حقوق را در رویه های قضایی و نیز تدوین قوانین نادیده انگاشت. باوجوداین، به نظرمی رسد که توجه به مبانی فکری و منطق حاکم بر تفکرات یک نظریه پرداز حقوقی نیز اهمیت کم تری از دانستن اندیشه های وی ندارد. چه، تأمل در این مبانی، خود مجال بیشتری برای ژرف کاوی بیشتر در نظریات و احیاناً نقد آنها را فراهم می‌سازد و نیز به  جای حفظ اندیشه ها، فرصت اندیشیدن و به ویژه امکان تولید نظریه را به محقق عطا می کند. استاد جعفری لنگرودی، فیلسوفی واقع گرا و عمل گراست؛ نه خود را در حصار صورت گرایان و طرفداران منطق صوری محبوس می سازد و نه عقلانیت محض، متافیزیکی یا ابزارگرای طبیعت گرایان نوین و پوزیتویست های افراطی فردگرا و دولت گرا را برمی-تابد و نه حتی به تمامی شیوه پیروان منطق خطابی را می‌پذیرد و خود را در موهوماتی نظیر اشراق دادرس و عدالت اسیر می کند.

    در مقابلِ او، دوگانگی جامعه شناسان حقوق و فیلسوفان حقوق رنگ باخته و جامعه با تمامی ابعاد محیطی، زمانی و...، هستی‌ای برای کشف بایدهای بالفعل و بالقوه موجود (آنچه هست و آنچه باید باشد) است. او شیوه استدلالی خاص خود را دارد، مواد استدلال و نحوه صورت بندی مختص خود را دارد و با گرایشی کثرت گرایانه، در کنار روش  استدلال قیاسی، روش های تحلیل علوم طبیعی (نظیر استقرا و شهود تجربی و تجزیه عینی) را به کار می برد و ازاین طریق، با شیوه های سنت گرایان طرفدار منطق صوری که حجیت اصیل را منحصراً از آن قیاس می پندارند، به مبارزه برمی خیزد.

    در نگاه او چندان سخن از جدال و تمایز روش شناسی علمی علوم طبیعی با علوم هنجاری به چشم نمی خورد بلکه او، شیوه علوم طبیعی در تجزیه داده های علمی را راه‌گشاتر می داند، بی آنکه به خلط پاردایم علوم حقیقی و اعتباری دچار شود. استاد جعفری لنگرودی در روش شناسی خود نیز کثرت گراست، گاه از روش تفسیر تاریخی، پویا و تکاملی بهره می برد و گاه دیگر، از روش جامعه شناسانه و عملگرایانه (پراگماتیک) استفاده کرده و گاه سوم، از متدهای فلسفی-تحلیلی و تطبیقی بهره می گیرد. با وجود این، منطق استدلالی او از نظمی واحد تبعیت می کند، نظمی که مفاهیم، تکنیک ها و فنون را در ساختاری منسجم و دقیق به کار بسته و از مبانی ارزش شناسانه، معرفت شناسانه، تبارشناسانه، انسان شناسانه و هستی شناسانه واحدی نشئت می گیرد.

سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :

با انتخاب دکمه ثبت پرسش، موافقت خود را با قوانین انتشار محتوا در وبسایت تی پی بین اعلام میکنید
مقالات جدیدترین رویدادها
مقالات جدیدترین ژورنال ها