• آسیب شناسی نوستالوژیک علوم انسانی: رویکرد سخت افزاری و نرم افزاری

    نویسندگان :
    جزئیات بیشتر مقاله
    • تاریخ ارائه: 1385/01/01
    • تاریخ انتشار در تی پی بین: 1385/01/01
    • تعداد بازدید: 786
    • تعداد پرسش و پاسخ ها: 0
    • شماره تماس دبیرخانه رویداد: -
    تجزیه و تحلیل مسائل علوم انسانی، یکی از مباحث معرفت شناختی حوزه پژوهش ساختاری فلسفه علم است که ارتباط علم را با فلسفه، هنر و صنعت وفناوری به نقد می کشد همچنین شناخت مبادی، مفاهیم، مفروضات، خاستگاه و آموزه های هر یک از علوم نیاز به فهم هرمنیوتیکی نقاد دارد تا حدود و ثغور عرصه فعالیت های اجرایی، آموزشی و پژوهشی علوم انسانی به طور عام و حوزه های تخصصی به طور خاص، تحدید گردند. این مهم وقتی ممکن می گردد که علاوه بر تعیین حد و مرز جنبه عام و خاص فعالیت های پژوهشی علوم انسانی، قلمرو و حوزه های تخصصی علوم میان رشته ای در هزاره سوم نیز تبیین گردند. شناخت هر پدیده ای نیاز به ساز و کارهای خاصی دارد و از آن مهم تر شناخت آفت ها و کاستی های آن پدیده علاوه بر ساز و کارها، نیاز به هنر عرضه راهکارهای عملی برای رفع، حل و کاهش مصائب آن پدیده را می طلبد، بی شک شناخت مولفه های علوم انسانی از غیر علوم انسانی در قالب شناخت یک پدیده و آسیب شناسی پارادایم آن به عنوان هدف این مقاله مطرح است. تفکیک و انقسام منطقی رشته های علوم انسانی با غیر علوم انسانی از نظر صورت بندی فلسفی مدرنیسم و پسامدرنیسم می تواند همچنین نوع تغییر نگاه سخت افزاری به نرم افزاری رشته های علوم انسانی از هدف های دیگر این مقاله محسوب می شود. روش تحقیق مورد استفاده، روش توصیفی است که واقعیت های موجود پیرامون حدود و ثغور علوم انسانی از غیر علوم انسانی در جوامع جهانی به طور عام و جامعه اسلامی ایران به طور خاص آشکار می کند. در این مقاله آسیب شناسی علوم انسانی از جهت حذف مبادی نهضت سخت افزاری و جایگزینی مفروضات، آموزه ها و خاستگاه نهضت نرم افزاری بحث و تحلیل شده است. برای تحقق چنین موضوعی، مسایل علوم انسانی مشتمل بر مسایل معرفت شناختی، ساختار شناختی و روان شناختی، بررسی شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که نظریه نسبی گرایی کوهنی باید جایگزین نظریه مطلق انگار تجربه گرایی جان لاکی و عقل گرایی لاکاتوش گردد و در علوم انسانی به جای عقل گرایی فردگرا و جمع گرا مدرنیسم نسبی گرایی عام و خاص پست مدرنیسم موردنظر قرار گیرد. همچنین علاوه بر تفکیک در مبانی فلسفی علوم انسانی با غیر علوم انسانی باید بتوانیم از برنامه ریزی میان رشته های تلفیقی و فرا رشته ای در ساختار رشته ای در حوزه های مختلف علوم انسانی در فرآیند آموزش، پژوهش و اجرا به کار ببندیم. در چنین وضعیتی است که انقلاب علمی و خلقهای شگفت آور آن مثل شبیه سازی، نانوتکنولوژی، جهانی شدن، دهکده الکترونیک و ... بدیل ساز پارادیم های پذیرفته در فلسفه علوم محسوب می شوند. نتیجه اینکه برای کاهش آسیب های علوم انسانی و رفع آنومی های فعالیت های اجرایی، آموزشی و پژوهشی آن باید از رویکرد سخت افزاری یعنی نگاه ماشینی، مکانیکی، ایستا و خطی به علوم انسانی پرهیز کرد و رویکرد نرم افزاری به معنای نگاه حرفه ای، فرامکانیکی، انسان مدار، پویا و غیر خطی به علوم انسانی داشت تا مسائل معرفت شناختی، ساختار شناختی و روان شناختی حوزه های مختلف علوم انسانی به حداقل ممکن تقلیل یابد. بدین صورت شکوفایی روز افزون دانش و چشم انداز کارا و اثربخش را در حوزه های مختلف علوم انسانی مشاهده خواهیم کرد.

     

سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :

با انتخاب دکمه ثبت پرسش، موافقت خود را با قوانین انتشار محتوا در وبسایت تی پی بین اعلام می کنم
مقالات جدیدترین رویدادها
مقالات جدیدترین ژورنال ها