• ارزیابی نظریه وکالتی و مقایسه آن با نظریه مساوات خواه

    جزئیات بیشتر مقاله
    • تاریخ ارائه: 1396/05/24
    • تاریخ انتشار در تی پی بین: 1396/05/24
    • تعداد بازدید: 1043
    • تعداد پرسش و پاسخ ها: 0
    • شماره تماس دبیرخانه رویداد: -

    برنامه ریزی وکالتی و برنامه ریزی مساوات خواه، به دلیل خواست مشترک آن دو، در دخالت دادن هر چه بیش تر گروه های محروم جامعه در فرآیندهای سیاستگذاری و تصمیم گیری شهری، مترادف هم دانسته اند. تفاوت این دو رویکرد برنامه ریزی در آن است که برنامه ریزی وکالتی با تمرکز ویژه بر گروه های محروم انگاشتی محدودتر از برنامه ریزی مساوات خواه به شمار می رود. برنامه ریزی وکالتی پیشنهاد می کند که گروه های مختلف اجتماعی اجازه داشته باشند طرح ها و برنامه هایی برای توسعه شهر، منطقه یا محله پیشنهاد کنند در حالی که برنامه ریزی مساوات خواه به محتوا و مضمون برنامه ها با هدف افزایش برابری سرو کار دارد. در این مقاله با اشاره به سیر تکوینی نظریه های برنامه ریزی شهری، ارتباط رویکرد برنامه ریزی وکالتی پل دیویدوف با رویکرد برنامه ریزی مساوات خواه به عنوان اولین مبانی فکری در زمینه طرح مباحث اجتماعی، فرهنگی در زمینه برنامه ریزی شهری بررسی و مقایسه شود. از آن جایی که سیاست های تخصیص و توزیع منابع در شهرها، توسط برنامه ریزان شهری صورت می گیرد، بنابراین برنامه ریزان شهری، مجریان اصلی اجرای عدالت اجتماعی در شهرها هستند از این رو به مطالعه این دو نظریه پرداخته تا نقش و تاثیر آن ها را در برنامه ریزی شهری بررسی کنیم. روش تحقیق در این مقاله به شکل تحلیلی- تفسیری است که از طریق داده های کتابخانه ایی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که برنامه ریزی شهری وکالتی و مساوات خواه زمانی می تواند از حالت شعاری خود فاصله گرفته شده و به سمت کنش گری حرکت کند که به اصول پذیرش تفاوت ها در جامعه، قدرتمند کردن صداهای طبقات پایین در روابط قدرت، دخالت دادن شهروندان در هنگام سیاست گذاری برای آینده شهر و همگانی کردن برنامه ریزی شهری، پایبند باشد.

سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :

با انتخاب دکمه ثبت پرسش، موافقت خود را با قوانین انتشار محتوا در وبسایت تی پی بین اعلام می کنم
مقالات جدیدترین رویدادها
مقالات جدیدترین ژورنال ها