مدیریت بر مبنای فرهنگ حاکم بر سازمان

هر شخصی در فعالیت کاری خود در سازمان به موضوع فرهنگ سازمانی برخورد می کند که تمامی چهارچوب های اخلاقی یک فرد را در بر می گیرد. توجه به کارکردهای فرهنگ در فضای سازمان یکی از دستاوردهای مطالعه بین رشته های علوم اجتماعی و مدیریت است. در این جهت کوشش هایی برای سنجش وضعیت مدیریت فرهنگ سازمان صورت گرفته است تا مدیران بتوانند با فرهنگ سازمان خویش بیشتر آشنا شوند و بر اساس آن، یک سبک مدیریتی پیش بگیرند. سبک مدیریتی هر جامعه متاثر از ارزش های حاکم بر آن جامعه است. زیرا ارزش ها از یک سو تعیین کننده اهداف و از سوی دیگر راهنمای شیوه ها و تبین ابزار رسیدن به اهداف می باشد (وزیر زنجانی و فروزنده، 1388). در هر سازمانی بیشتر از هر موضوعی افراد سازمان هستند که باعث به وجود آمدن فرهنگ های با معیارهای منحصر به فرد خویش می شوند. البته عواملی هم چون فناوری، مدیریت و شاخص های مهارت فردی نیز تاثیر گذار هستند. پرسش اصلی مقاله این است که آیا می توان با استفاده از شاخص های فرهنگ سازمانی روش مدیریت کارآمد را بر آن تجویز کرد؟ این مقاله به تعیین یک سبک مدیریتی اثربخش با توجه به فرهنگ موجود در سازمان می پردازد، و نشان می دهد چگونه مدیران می توانند بر فرهنگ حاکم قلبه کرده و آن را به سوی فرهنگ مطلوب سازمان سوق دهند. طراحی شاخص های مورد نظر جهت تبیین فرهنگ موجود از دیگاه مدیران و کارکنان سازمان مورد قبول بوده و به مرحل ارزیابی دآرمده است.