داستان پُر ماجرای رابطه بین تورم، چرخه عملیاتی و انباشت وجه نقد: رویکرد انتقادی به فضای پژوهشی در ایران

مقاله حاضر با رویکرد تحلیلی به نقد و بررسی یک داستان جالب از رابطه بین تورم، چرخه عملیاتی و انباشت وجه نقد با رویکرد انتقادی در فضای پژوهشی کشورمان پرداخته است، بطوری که اهمیت مقالات انتقادی در تحقیقات حسابداری و مالی از منظر روش اجرا، کنترل و چاپ آن در سال‎ های اخیر مورد توجه برخی از پژوهشگران قرار گرفته که مهمترین آنها را می‎توان به پژوهش‎ رفیعی و جهانی (1388)، صادقی و همکاران (1391)، بدری (1393)، بنی ‎مهد و همکاران (1395)، کاویانی و همکاران (1395) و کاویانی و همکاران (1396) اشاره کرد. ازاین ‌رو مقاله حاضر در راستای مقالات انتقادی پیشین، به یک داستان جالب می‎پردازد و آن این است که ده‎ها پژوهش با عنوان مشابه در مورد رابطه بین تورم، چرخه عملیاتی و انباشت وجه نقد انجام شده است که نکته قابل توجه این است که الگو و مدل همه این تحقیقات برگرفته از مقاله‎ای با عنوان تورم، چرخه عملیاتی و انباشت وجه نقد نوشته یانچو وِنگ و همکاران (2013) در کشور چین بوده است. در مقاله حاضر ضمن مروری بر سایت ‎های مرتبط، 18 مورد تحقیقات فارسی و انگلیسی زبان که توسط نویسندگان داخلی در قالب مقاله و پایان نامه ارائه شده مورد بررسی قرار گرفته است. با بررسی 18 پژوهش مشابه در بازار سرمایه ایران، یافته‎ ها نشان می‎دهد که فقط 40 درصد این تحقیقات به رابطه منفی تورم و انباشت وجه نقد و 5.12 درصد به رابطه u شکل بین چرخه عملیاتی با انباشت وجه نقد دست یافتند که از این حیث مشابه نتایج مقاله یانچو وِنگ و همکاران (2013) بوده است. در حالی که 33.33 درصد به رابطه غیرخطی، 25.31 درصد به رابطه منفی و 5.37 درصد به عدم رابطه بین چرخه عملیاتی با انباشت وجه نقد دست یافتند که این بیانگر ضعف موجود در تعیین عنوان در مقطع تحصیلات تکمیلی و عدم نظارت و کنترل مناسب بر تکراری نبودن آن را نشان می‎ دهد.