• نمادشناسی دیو سپید بر اساس اسطوره شناسی کلود لوی استروس

    جزئیات بیشتر مقاله
    • تاریخ ارائه: 1401/02/28
    • تاریخ انتشار در تی پی بین: 1401/04/07
    • تعداد بازدید: 153
    • تعداد پرسش و پاسخ ها: 0
    • شماره تماس دبیرخانه رویداد: 02171053833

    نمادشناسی دیو سپید بر اساس اسطوره شناسی کلود لوی استروس

    شاهنامه فردوسی مجموعه ای اسطوره ای، حماسی و تاریخی است که در کمال بلاغت سروده شده و اگر به نمادهای موجود در بخش های آن دقت شود گذشته، حال و آینده ما به خوبی در آن نمایان است. به عبارتِ دیگر فردوسی می کوشد در این اثرِ ملی، ناخوداگاه جمعی ما را به ظرافت تمام به شکلی کاملا هنرمندانه به تصویر کشد. او در کتاب سترگ خود، تمام تلاشش را به کار می گیرد تا خواننده، خرد را از بی خردی تشخیص دهد. در این وادیِ سراسر شگفتی که شاهنامه پیشِ روی ما قرار می دهد، روایت های گوناگون، بدون ملال و تکرار وجود دارد و خواننده را به شیوه ای شگفت آور مجذوب خود می کند.

    از بین بخش های مختلف شاهنامه، بخش اسطوره ای آن به علت نمادین بودن، جذابیت بیشتری دارد و عاملی بود تا نگارنده، این زمینه را برای مطالعه و بررسی خود برگزیند. از بین داستان های اسطوره ای، دیوِ سپید در داستانِ هفت خانِ رستم، جلب توجه می کند و سؤالاتی را از این قبیل در ذهن ایجاد می کند که: باوجود اینکه دیو و دیوان در همه متون نظم و نثر و حتی خود شاهنامه به موجوداتی ظلمانی و تیره معروفند، چرا فردوسی در داستان هفت خان، این موجود را با صفت سپیدی و روشنی معرفی کرده است.

    در حالی که می توانست موجود اساطیری دیگری را در جایگاه آن قراردهد، چرا "دیو" را انتخاب کرد؟ به عبارت دیگر چرا دیو؟ و چرا سپید؟ از آنجا که دیوِ سپید در ماجرای هفت خانِ رستم و به عنوان خان هفتم قراردارد و قبل از آن ماجرای لشکرکشی کیکاوس به آن مربوط می شود، بنابراین برآن شدیم که همه این ماجرا از ابتدای لشکرکشی کیکاوس به مازندران تا انتهای داستان؛ یعنی کشته شدن دیو سپید به دست رستم را در یک کلیت و ساختار درنظر بگیریم، تا بتوانیم دیوِ سپید را نمادشناسی کنیم و برایِ اینکار، نیاز به یک نظریه اسطوره شناسی است.

    اسطوره شناسی درغرب بسیار بیش از ایران، مورد توجه واقع شده و در این زمینه، نظریه پردازانِ بسیاری به تحقیق و بررسی پرداخته اند. کلود لوی استروس که از نظریه پردازانِ اسطوره شناسیِ فرانسوی می باشد، اسطوره ها را با دیدگاه ساختارگرایی و در لَوایِ کلیت دیالکتیکی مورد بررسی قرار داده است. از نظرِ او، عناصرِ موجود دراسطوره با یکدیگر ارتباط دارند وکشف این ارتباط در دریافت معنای اسطوره به ما کمک می کند. از نظر او اسطوره ها، ناخودآگاهِ جمعیِ ما را به ما می نمایند و صورتِ عینی و واقعی دارند.

    در بررسیِ حاضر، سعی شده است با استفاده از متن شاهنامه در مورد داستان هفت خانِ رستم و نظریه لوی استروس، دیوِ سپید به عنوان اسطوره ای نمادین مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. کیکاوس پادشاهی است که به هدفِ جنگجویی به مازندران لشکرکشی می کند و پس از گذراندنِ حوادثی به هدفِ خود که فتحِ سرزمینِ مازندران است، نمی رسد و به همراهِ لشکریانش، با افسون و طلسمِ دیوِ سپید، اسیر می شود.

    این لشکرکشی گرفتاری هایی را برای پهلوانِ شاهنامه یعنی رستم ایجاد می کند و داستان هفت خان را به وجود می آورد. در مطالعاتی که قبلا در این زمینه صورت گرفته، به طور عمقی به مسئله دیوِ سپید و نمادشناسیِ او، پرداخته نشده است و از داستانِ هفت خان، به عنوان هفت منزلی که رستم باید برای ورزیده شدن از آن عبور کند، یاد شده است. حال آنکه استخراجِ این نظر از متنی به سِتُرگیِ شاهنامه و حماسه سرایِ عمیقی مانند فردوسی بعید می نماید.

سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :

با انتخاب دکمه ثبت پرسش، موافقت خود را با قوانین انتشار محتوا در وبسایت تی پی بین اعلام می کنم
مقالات جدیدترین رویدادها