بررسی تقارن پذیری داده های صنعت خودرو

روابط مهم میان قیمت و بازده سهام با شرایط شرکت، صنعت، بازار و اقتصاد در پیش بینی تغییرات سهام قابل توجه است. سرمایه گذاری که تشخیص می دهد اقتصاد و بازار برای سرمایه گذاری جذاب است بایستی دست به تحلیل صنایعی بزند که در آن ها فرصتی برای آینده دیده می شود و این تحلیل ها مبتنی بر ارزیابی ریسک و بازده خواهد بود. بنابراین سرمایه گذاری که در پی حداکثر نمودن بازده مورد انتظار و حداقل کردن عدم اطمینان (یعنی ریسک) است، دو هدف متضاد پیش رو دارد که بایستی در برابر یکدیگر موازنه گردند. یکی از سر فصل های مهم و مطرح در اقتصاد کلان، چرخه های تجاری می باشد. برای تجزیه و تحلیل چرخه های تجاری از مدل های سری زمانی و زنجیرهای مارکوف استفاده شده و تشخیص تقارن دوره های تجاری با مفهوم معکوس پذیری در آمار تعیین می گردد. با توجه به ارتباط عمیق معکوس پذیری سری های زمانی در آمار و مفهوم تقارن چرخه های تجاری در اقتصاد، آزمون های آماری معکوس پذیری بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اهمیت این رویکرد به موضوع، آن است که در صورت وجود پدیده عدم تقارن چرخه های اقتصادی، پیش بینی های متغیرهای کلان اقتصادی که به وسیله مدل های خطی براورد می شود، دیگر درست نبوده و از کارایی آنها کاسته می شود. امروزه صنعت خودرو در جهت توسعه اقتصادی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس در این مقاله به معرفی مدل های مورد بررسی در صنعت خودروسازی و روابط میان ریسک سیستماتیک، اهرم مالی و بازده سهام این صنعت پرداخته می شود؛ سپس یک مدل مناسب به داده های بازده سهام پنج شرکت خودروساز، برازش داده و آزمون تقارن دوره های تجاری بر روی آن ها بررسی می گردد.