روابط ساختاری صفات شخصیت مرزی، سایکوپاتیک و خودشیفته با نگرش به روابط فرازناشویی: نقش میانجی تنظیم هیجانی

مقاله روابط ساختاری صفات شخصیت مرزی، سایکوپاتیک و خودشیفته با نگرش به روابط فرازناشویی: نقش میانجی تنظیم هیجانی

روابط فرازناشویی یکی از معضلات اجتماعی است که تأثیرات سویی بر فرد، خانواده و جامعه می گذارد و طرز نگرش به چنین روابطی یکی از پیش بین های احتمال وقوع آن در آینده است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه صفات شخصیتی مرزی، سایکوپاتیک و خودشیفته با نگرش به روابط فرازناشویی و با میانجی گری تنظیم هیجانی است. در این راستا، 265 نفر از دانشجویان متأهل دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 96-97 به روش نمونه گیری غیر تصادفی داوطلبانه انتخاب و از طریق پرسشنامه های نگرش به روابط فرازناشویی وتلی، شخصیت مرزی (stb)، شخصیت خودشیفته ایمز(npi-16)، شخصیت سایکوپاتیک لوینسون(lspr)  و تنظیم هیجانی گروس و جان(erq)  مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار amos نشان داد که بین صفات شخصیتی مرزی، سایکوپاتیک و خودشیفته با نگرش به روابط فرازناشویی رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین ارزیابی مجدد و سرکوبی هیجانی به عنوان مؤلفه های تنظیم هیجانی، به صورت منفی رابطه بین صفات ذکرشده و نگرش به روابط فرازناشویی را میانجی گری می کند. بنابراین، نتایج پژوهش نشان داد که صفات شخصیتی مرزی، سایکوپاتیک و خودشیفته با میانجی گری تنظیم هیجانی، با نگرش به روابط فرازناشویی مرتبط اند. از این نتایج می توان در حیطه پیش گیری از روابط فرازناشویی و تأثیرات سوء آن استفاده کرد.