بررسی رابطه بین رهبری اخلاقی و تعهد سازمانی معلمان

بررسی رابطه بین رهبری اخلاقی و تعهد سازمانی معلمان

رهبری مهم ترین عامل تداوم حیات و استمرار موفقیت سازمان است و نقش بسیار مهم و حیاتی در رشد، بالندگی و پیشرفت سازمان ایفا می کند. تکیه زدن بر مسند مدیریت و رهبری یک سازمان و یافتن توفیق در انجام وظیفه و مسولیت های آن مستلزم داشتن سه قابلیت دانش، مهارت و مسولیت اخلاقی است. رهبری و مدیریت سازمان ها تنها با آگاهی عمومی و تخصصی و نیز کسب مهارت های انسانی، ادراکی و تجارب فنی و عملی به سامان نمی رسد. عمل مدیریت مقوله ای است که در آن برای انجام هر کاری ابعاد اخلاقی وجود دارد. لذا، موفقیت در سازمان ناشی از ایجاد و به کارگیری رهبری اخلاقی در سازمان است و همین رهبری سبب تعهد کاری افراد سازمانی می شود. تعهد سازمانی به عنوان یکی از متغیرهای مهم سازمانی می تواند تحت تاثیر سبک های مختلف رهبران سازمان و نحوه برخورد آن ها باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رهبری اخلاقی و تعهد سازمانی معلمان می باشد. پژوهش حاضر مطالعه مروری است که اطلاعات آن از روش کتابخانه ای از طریق بررسی تعداد بسیار زیادی مقاله، اینترنت، بهره گیری ازنظر صاحب نظران و اساتید، معلمان باتجربه و کتاب های مرتبط در این زمینه جمع آوری گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که اگر سبک رهبری مدیران مبتنی بر سبک رهبری اخلاقی باشد به نحوی که مدیران با نشان دادن رفتارهای مناسب هنجاری از طریق فعالیت های فردی و ارتباطات بین فردی و ترویج و گسترش این قبیل رفتارها به معلمان شوند. تعهد سازمانی با توجه به تعاریف نوعی نگرش و احساس وابستگی و تعلق خاطر به مدرسه و یک حالت روانی که بیانگر نوعی تمایل و نیاز به الزام جهت ادامه فعالیت در مدرسه است را تقویت می کنند. چون اعضای سازمانی که نسبت به سازمان خود وفادار و متعهد هستند جزو باارزش ترین منابع در سازمان بشمار می آیند و به نحوی منبع کسب مزیت رقابتی محسوب می شوند.

سبک رهبری اخلاقی ابزار مهمی است که مدیران می توانند به وسیله آن بر رفتار اعضای سازمان و عملکرد سازمانی آنها تأثیر بسزایی داشته باشند بنابراین در این سبک رهبری، رهبران به وسیله نقش الگویی که دارند و از طریق رفتارهایی مبتنی بر اخلاق می توانند اعتماد و وفاداری پیروانشان را کسب کنند و رفتارهای نوع دوستانه را دربین اعضای سازمان ترویج دهند و کارکنانی متعهد داشته باشند که تعهد سازمانی ایجاد شده در کارکنان نیز با پیامدهایی مطلوب از قبیل رضایت شغلی، رفتار سازمانی فرا اجتماعی و عملکرد شغلی مناسب همراه بوده و تمایل به ترک شغل توسط کارکنان را تضعیف می نماید یعنی اگر مدیران رفتارشان اخلاقی باشد و با معلمانشان صادق باشند و از دید آن ها وجهه ای قابل اعتماد داشته باشند می توانند سبب تقویت احساس دلبستگی اعضا به سازمان شده و سبب تقویت و القای حس التزام به ماندن در سازمان در آن ها شوند که این خود احتمال ترک داوطلبانه معلمان از سازمان را تضعیف می کند.