بررسی رابطه میان باورهای معرفت شناختی، رویکردهای یادگیری (عمقی و سطحی) و ویژگی های شخصیتی (وظیفه گرائی و برون گرائی) با انگیزه پیشرفت

هدف این پژوهش، بررسی رابطه باورهای معرفت شناختی ورویکردهای سطحی و عمقی یادگیری، ویژگی های شخصیتی (وظیفه گرایی و برون گرایی) با انگیزه پیشرفت دانشجویان بود. بدین منظور 359 نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی در گروه علوم پایه و علوم انسانی دانشگاه باهنر کرمان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر، پرسش نامه رویکردهای یادگیری بیگز، انگیزه پیشرفت هرمنس و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت استفاده شده است. داده ها با روش آماری تحلیل رگرسیون خطی و آزمون همبستگی پیرسون تحلیل شدند. این یافته ها نشان داد که باورهای معرفت شناختی رابطه منفی ومعنی دار با انگیزه پیشرفت و رویکرد عمقی یادگیری دارد. شخصیت وظیفه گرایی و یادگیری عمقی بهتر انگیزه  پیشرفت را پیش بینی می کنند.