همبستگی بین مشارکت اجتماعی زنان با کیفیت زندگی آنان در شهر خرم آباد

همبستگی بین مشارکت اجتماعی زنان با کیفیت زندگی آنان در شهر خرم آباد

مقدمه : زنان به عنوان نیمی از پیکر یک جامعه نقشی بسیار عظیم و نیرومند در اجتماع دارند. از آنجا که مشارکت اجتماعی درابعاد مختلف ( رسمی و غیر رسمی ) می تواند بر کیفیت زندگی زنان اثر داشته باشد، نیازمند افزایش اطلاعات راجع به کیفیت زندگی مربوط به این گروه از جامعه هستیم، تا با برنامه ریزی های مناسب مشارکت آنها را در فعالیت های مختلف جامعه بیشتر کنیم و موجب افزایش کیفیت زندگی زنان شویم . هدف از این مطالعه بررسی ارتباط مشارکت اجتماعی با کیفیت زندگی در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر خرم آباد انجام شد

.مواد و روش ها: این پژوهش از نوع مقطعی و توصیفی- تحلیلی بود که بر روی 300 نفر از زنان در محدوده ی سنی 64 - 15 سال به روش نمونه گیری خوشه ای از 3 منطقه شهر خرم آباد انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها، دو پرسشنامه شامل "پرسشنامه مشارکت اجتماعی the social participation questionnaire" (spq) " و پرسشنامه 36 سوالی کیفیت زندگی (sf36) )" می باشد که اعتبار و پایایی آنها تایید شده است، استفاده شد. داده ها با آزمونهای آنالیز واریانس یک طرفه ، تی تست و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .

یافته ها: نتایج بررسی داده ها نشان داد که بین مشارکت اجتماعی و کیفیت زندگی رابطه ی معنادار و مستقیم برقرار است (p=<0/001) و ( r=0/52 ) همچنین با توجه به نتایج به دست آمده، از 300 نفر شرکت کننده در این مطالعه، (7 / 42 درصد) در محدوده ی سنی 31 تا 40 سال قرار داشتند. از نظر وضعیت تاهل (93 درصد) افراد متاهل بودند. همچنین (86 درصد) از زنان، خانه دار بودند. از لحاظ تحصیلات (55 درصد) دارای دیپلم و دبیرستان بودند.

طبق نتایج حاصل از این مطالعه، متغیر مشارکت اجتماعی در 9 درصد موارد ضعیف، 12 درصد موارد خوب ، 1 درصد موارد خیلی خوب و در 78 درصد موارد متوسط بوده است. باتوجه به میانگین مشارکت اجتماعی کل 2.05 ، میانگین مشارکت در بعد رسمی 1 و غیر رسمی 2.04 ، می توان دریافت که مشارکت اجتماعی در بعد غیر رسمی بسیار بالاتر از بعد رسمی است (p=<0/001). همچنین کیفیت زندگی افراد در 50 درصد موارد مناسب، 47 درصد موارد متوسط و 2 درصد نامناسب بوده است.

مشارکت اجتماعی و کیفیت زندگی ، هردو با سن ارتباط معکوس و معنادار را نشان دادند. با توجه به اطلاعات به دست آمده می توان دریافت که زنان مسن تر مشارکت اجتماعی و کیفیت زندگی پایین تری دارند . (p=<0/001) میان تحصیلات با مشارکت اجتماعی و کیفیت زندگی رابطه ی معنادار و مستقیمی یافت شد (p=0/001) بین مشارکت اجتماعی و کیفیت زندگی با میزان درآمد رابطه ی معنادار وجود داشت (p=<0.001) .

نتیجه گیری: با توجه به تاثیرات مشارکت اجتماعی و ابعاد مختلف آن بر روی کیفیت زندگی، پیشنهاد می شود که زمینه را برای فعالیت زنان به خصوص افراد مسن تر و با درآمد پایین ، به خصوص در ابعاد رسمی مشارکت اجتماعی جامعه فراهم شود.