نقش بانک ها در تحقق اقتصاد مقاومتی

سیاست های استعماری و پسااستعماری استکبار همواره بر آن بوده است که از ایجاد ساختارها و نظریات نوین در کشورهای در حال توسعه جلوگیری نماید، تا از این راه آن ها را به خود وابسته نموده و این وابستگی را تداوم بخشد. اما کشورهایی نیز هستند که در برابر این سیاست دولت های امپریالیستی ایستادگی کرده و الگوهای خود را برای توسعه به کار می بندند و از آنجا که این الگوها دارای کارآمدی است، کشورهای استکباری در ترس از اینکه دیگر کشورهای در حال توسعه نیز از آن الگوها استفاده کنند، راه کشور الگو دهنده را توسط ابزارهایی نظیر تحریم سد می کنند. از جمله چنین کشورهای مستقلی که الگو پردازی نظری می کنند جمهوری اسلامی ایران می باشد که مورد تحریم بین المللی قرار گرفته است و نظریه اقتصاد مقاومتی را به عناون نظریه اقتصادی جدید در برابر تحریم به کار برده است. لذا هدف این مقاله بررسی این الگوی اقتصادی و نقش بانک ها در موفقت آن است. بنابراین پرسش مقاله این است که بانک های ایرانی در چارچوب قانون بانکداری اسلامی چه راهکارهایی را برای موفقیت الگوی اقتصاد مقاومتی می توانند به کار گیرند؟ از نقطه نظر روشی در این مقاله از روش علّی و معلولی استفاده شده و نتیجه به دست آمده این است که با توجه به وجود تحریم های بین المللی علیه ایران، بهبود سیاست های بانک مرکزی، تقویت بخش خصوصی، تقویت تولید داخلی، تقویت مصرف و تقویت فضای کسب و کار، تقویت شرکت های دانش بنیان، توجه به صادرات و واردات، توانمندسازی و مشارکت بینالمللی توسط بانک ها، از جمله نقش هایی است که بر عهده بانک ها جهت موفقیت در ایجاد اقتصاد مقاومتی دارند.