• لزوم آشنایی پژوهشگران حوزۀ طب و دین با مبانی و مفاهیم پژوهش های بین رشته ای

    جزئیات بیشتر مقاله
    • تاریخ ارائه: 1402/01/30
    • تاریخ انتشار در تی پی بین: 1402/01/30
    • تعداد بازدید: 161
    • تعداد پرسش و پاسخ ها: 0
    • شماره تماس ژورنال: 02122439850

    لزوم آشنایی پژوهشگران حوزۀ طب و دین با مبانی و مفاهیم پژوهش های بین رشته ای

    امروزه دانشمندان در پس حصار تخصص‌گرایی در حال انباشت دانش هستند درحالی‌که وفور دانش تک‌رشته‌ای لزوماً به افزایش خرد و حکمت نمی‌انجامد و به زندگی پرثمر منجر نمی‌شود. از دانش می‌توان سوءاستفاده کرد یا حتی عرضۀ نابجای آن می‌تواند به افراد ضرر برساند. راه حل مسائل پیچیدۀ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و اعتقادیِ امروز نه مبتنی بر انباشت دانش است، نه تکیه بر آموزه‌های دینی بدون توجه به پیشرفت‌های علمی (1, 2)؛ آنچه امروز بدان نیاز داریم درک روابط بین زمینه‌های دانش است که از آن با عنوان دانش بین‌رشته‌ای یاد می‌شود. فهم درست ارتباط بین علوم پزشکی (طب) و علوم دینی (آموزه‌های اسلامی) نیازمند پژوهش‌های بین‌رشته‌ای است.

    امروزه علوم پزشکی به مراتب حداکثری بهداشت دسترسی پیدا کرده است و افق سال 2050 خود را پزشکی فردگرایانه، پیشگیرانه، پیشگویی‌کننده و مشارکت‌جویانه مبتنی بر نانوتکنولوژی، تکنولوژی اطلاعات، بیوتکنولوژی و علوم شناختی قرار داده است (3, 4)؛ با این حال نمی‌توان سلامت انسان را که ابعاد متعددی دارد به مثابه یک حیوان در قالب نظریه‌های زیستی صرف دنبال کرد. بُعدی از سلامت که بیماری‌های مشترک انسان و حیوان را در بر می‌گیرد، بخشی است که آسان‌تر درک می‌شود ولی حقیقت این است که سلامت انسان ابعاد ناشناختۀ دیگری هم دارد، زیرا بدن و نفس انسان به‌تمامی و از همه جهات از هم جدا و مستقل نیستند. هنوز هم می‌توان به آنچه ملاصدرای شیرازی بیش از چهار سده پیش دربارۀ زمان و چگونگی حدوث نفس بیان کرد، توجه کرد. نکتۀ جالب اینکه در این حوزۀ پیشتاز فلسفی می‌توان سرچشمه‌های دانشی را که امروز از آن به سایکوسوماتیک یاد می‌شود، پیدا کرد (5) و ایدۀ ارتباط سلامت انسان و آموزه‌های اسلامی را به‌عنوان یک حوزۀ مطالعات بین‌رشته‌ای مطرح کرد.

    ورود به مقولۀ ارتباط سلامت انسان و آموزه‌های اسلامی چندان هم که به نظر می‌رسد ساده نیست. مثلاً اگر قرآن کریم به‌عنوان منبع اصلی مطالعات دینی مرکز توجه قرار گیرد، علوم انسانی غیرتجربی در حلقۀ اول و نزدیک به علوم قرآنی قرار می‌گیرد و پزشکی یکی از علوم انسانی تجربی است که در حلقۀ دوم و بیولوژی در قامت علوم طبیعی (تکوینی) تجربی در دورترین حلقه است؛ به این معنی که کمترین تجانس و هم‌سنخی را دارد. اگر به روش استدلال در علوم پزشکی و آموزه‌های


    اسلامی بنگریم، این دو حوزه از لحاظ روشی، تجانس چندانی با هم ندارند. در علوم پزشکی استدلال‌های تجربی به کار می‌رود ولی عمدۀ مقولات قرآنی با استفاده از روش‌های تفسیری، تاریخی و فلسفی قابل تبیین است. دیگر اینکه تمایز آشکاری بین زبان قرآن و زبان علوم تجربی وجود دارد. اساساً هر قدر از علوم تجربی به‌سمت علوم انسانی فاصله می‌گیریم زبان دانش از زبان جزئی به کلی تغییر پیدا می‌کند، بدین معنی که در علوم تجربی گزاره‌ها باید جزئی، واضح، رسا و عاری از ابهام باشد تا پذیرفته شود؛ اما در علوم انسانی چنین الزامی وجود ندارد (6). بنابراین، مطالعات بین‌رشته‌ای برای فهم ارتباط سلامت انسان و آموزه‌های اسلامی در عین حال که اجتناب‌ناپذیر است، به سادگی هم امکان‌پذیر نیست.

سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :

با انتخاب دکمه ثبت پرسش، موافقت خود را با قوانین انتشار محتوا در وبسایت تی پی بین اعلام میکنید
مقالات جدیدترین رویدادها
مقالات جدیدترین ژورنال ها