مقایسه ارزیابی عملکرد شرکت ها با ساختار مالکیت خانوادگی و غیر خانوادگی از طریق الگوی کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده ها

اندازه گیری جزء عناصر اصلی چرخه بهره وری است و به عنوان سیستم کنترلی برای دیگر ارکان چرخهی مزبور عمل میکند. هدف این پژوهش تعیین کارایی نسبی شرکتهای خانوادگی و غیر خانوادگی با استفاده از تلفیق تکنیک تحلیل پوششی داده ها و کارت امتیازی متوازن است که از کارت امتیازی متوازن به عنوان ابزاری برای طراحی شاخص های ارزیابی عملکرد و از تحلیل پوششی داده ها به عنوان ابزاری برای ارزیابی عملکرد و رتبه بندی استفاده شده. نمونه آماری پژوهش شامل 20 شرکت خانوادگی و 57 شرکت غیر خانوادگی، طی بازه زمانی 10 ساله از سال 1384 تا 1393 از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده واز رگرسیون چندگانه به صورت تلفیقی برای آزمون فرضیه، استفاده گردید. نتایج حاکی است، که هر دو متغیر مالکیت خانوادگی (اثرمثبت) و مالکیت غیرخانوادگی (اثر منفی) اثرات معناداری بر سطح عملکرد شرکت دارند و شرکت های خانوادگی در کل، به دلایلی همچون نظارت موثر و کنترل صحیح عملیات شرکت و تخصص لازم جهت اداره شرکتها، موجب بهبود عملکرد شرکت میشود. لذا سطح عملکرد شرکت های با ساختار مالکیت خانوادگی، بالاتر از شرکت های با ساختار مالکیت غیرخانوادگی است. در این پژوهش برای انجام آزمون فرضیه، از آزمونهای ضریب پیرسون، هاسمن و تی دو و تی و اف استفاده شده است و با نتایج پژوهش های آدرسچ و همکاران (2013) و نمازی و کرمانی (1387) و چاربل و همکاران (2013 ( مطابقت دارد. پیشنهاد میشود که بررسی مقایسه ارزیابی عملکرد شرکتهای با ساختار مالکیت خانوادگی و غیر خانوادگی از طریق سایر روشهای ارزیابی عملکرد مانند هرم عملکرد، الگوی فیشر و تحلیل ذینفعان مورد بررسی قرار گیرد.